مامان بزرگ بیشتر وقتایی که از خواب بیدار میشه ، اولین چیزی که میگه اینه : مامااا مامممااا ~~~~~~ امروز دیر پاشدم و وقتی تصمیم گرفتم ناهار درست کنم ساعت ۱۲ بود ولی یه ساعت بعد برنجم آماده سر گاز درحال دم کشیدن بود درمورد اینکه وقتی پامُ میذارم توی آشپزخونه ، همزمان چندتا کار باهم انجام میدم گفته بودم ؟ این یه چیزیه که خیلی خوبم توش حسین و بابابزرگ نبودن و عین فرفره از یه سمت آشپزخونه به اون سمتش در رفت و آمد بودم و غذایی که پختم یجورایی یه غذای نوستالژی
درباره این سایت